دیدگاه های جهانی برای استانداردسازی

دکتر فردوس نصیری زاده

فارغ التحصیل سال ۱۳۷۴ دانشکده داروسازی دانشگاه علوم پزشکی تهران است.

در طول بیست سال گذشته، در بخش های مختلف صنعت داروسازی حاضر بوده و از بازرگانی و مسئولیت فنی تا مدیریت تولید و مدیریت کارخانه را تجربه کرده است.

سابقه ی مدیر عاملی شرکت های داروسازی زهراوی  و داروسازی لقمان را می توان از نقاط شاخص کارنامه کاری وی دانست.

با او در مورد دلایل از دست دادن بازارهای صادراتی صحبت کرده ایم و در این گفتگو مولفه های مختلف که بر توسعه صنعت دارو اثرگذار هستند را بررسی کرده ایم.

برآورد شما از میزان ارتقای کیفیت دارو های تولیدی چیست؟

من فکر می کنم هرچند در مجموع اقداماتمان خوب بوده و در حقیقت سعی بر این شده که محصولات با کیفیت مناسبی را تولید کنیم، اما واقعیت این است که با هدفهایمان هنوز خیلی فاصله داریم. وقتی که دقیق به وضعیت جهانی بازار دارو نگاه می کنیم، به وضوح مشاهده می کنیم که کشورهای هم تراز ما توانسته اند یکسری استاندارد ها را بهتر و قویتر از ما رعایت کنند و به دنبال آن هم توانسته اند حضور چشمگیرتری در سطح بازار های جهانی داشته باشند. این نشان می دهد که ما شاید یک مقدار از بحث پیاده سازی استانداردها در سطح جهانی غافل بوده ایم

نتیجه این عقب ماندگی چه بوده است؟

در واقع ما شاید بیشتر بازار داخل را دیده ایم تا بازار های جهانی، یعنی خیلی سعی نکرده ایم فراتر از مرزهایمان، به دنبال بازار هدف باشیم. زمانی که یک محصول را تولید می کنیم، بازار داخل را بررسی می کنیم، سهم بازار داخل را نگاه می کنیم و این یک نقطه ی ضعفی است که ما متاسفانه داریم. البته الان وضعیت فرق کرده است. همه متوجه شده اند که بازار داخل، برای محصولات دارویی معمول، اشباع شده است. تعداد تولید کننده ها زیاد است و این بازار، نمی تواند این حجم تولیدات را پوشش دهد. بنابراین، همه متنبه شده اند که کاش زودتر به این فکر میافتادیم و یک اقداماتی را برای این موضوع انجام می دادیم. امید که شرایط سخت فعلی، ما را ناچار کند در این خصوص قدم های جدی برداریم.

آیا این امکان وجود دارد که بتوانیم بازارهای قبلی را باز پس بگیریم؟

به هرحال، شرایط امروز اینگونه است که برخی کشورهای همسایه به دلیل اینکه روی موضوع استاندارد های جهانی، قوی تر از ما کار کرده اند، توانسته اند در بازارهای خارجی، جا پای محکمی برای خودشان ایجاد کنند و فرصت ها را به نوعی از ما گرفته اند. ابتدا باید این واقعیت را ببینیم و دلایل آن را تحلیل کنیم. بعد از گذر از این فاز، ما هم اگر بحث استانداردهای جهانی را جدی بگیریم، قطعا میتوانیم مسیر بازپس گیری بازارهای قبلی خودمان را بپیماییم، هرچند که طبیعتا با هزینه ی بیشتری، این موضوع محقق می شود.

به نظر شما، حمایت دولت از تولید دارو در این سالها چطور بوده است؟ آیا منجر به ارتقای کیفیت دارو شده است ؟

من فکر میکنم دولت تا جایی که توانسته است واقعا سعی کرده از صنایع دارویی حمایت کند و سیاست کلی هم بر شکل گیری حمایت ها بوده است، ولی نکته اساسی این است که آیا اصولا حمایت دولت از صنایع، در بلند مدت، منجر به نتایج مثبت خواهد شد یا خیر؟ این را باید با توجه به دستاوردهای جهانی تحلیل کرد که نقش دولت ها در پیشرفت صنایع چیست و چگونه می توانند بهترین نقش را ایفا کنند.

شرایط تحریم ها تا چه میزان بر ازدست رفتن بازارهای صادراتی تاثیر داشته است؟

تحریم ها همانطورکه می دانید به صورت غیر مستقیم، بر تولید دارو تاثیر منفی داشته است. این موضوعی است که نمیتوان آن را انکار کرد. وقتی مبادلات مالی با کشورهای خارجی دچار مشکل می شود طبیعتا ما نمیتوانیم به موقع و به سهولت مواد اولیه تهیه کنیم. بنابراین خطوط تولیدمان دچار وقفه و یا مشکلاتی می شود که هزینه زا است. ضمن اینکه وقتی مراودات مالی با جهان به سختی انجام می شود، طی کردن مسیر برای پیاده سازی برخی از استانداردها دشوار می شود. بنابراین از این جهت، توسعه صادرات منوط به توسعه دیپلماسی اقتصادی دولت است. هر چقدر دولت، مسیر تراکنش های بین المللی را ساده تر و کم هزینه تر سازد، توانایی شرکت های داروسازی برای توسعه صادرات شکفته تر می شود.

علی رغم اینکه تجربه دنیا می گوید رقابت در تولید، موجب ارتقای کیفیت دارو می شود، چراتعدد تولیدکنندگان دارو در ایران، تبدیل به یک چالش شده است؟

همانطور که اشاره شد، تعدد تولید کنندگانی که می خواهند با تولید محصولات معمولی، صرفا در بازار داخلی فعالیت کنند، تبدیل به یک معضل و چالش برای صنعت داروسازی کشور شده است. چرا که آن ها به عنوان بنگاه های اقتصادی، دنبال آن هستند که برای مجموعه ی خودشان سودآوری ایجاد کنند، بنابراین مجبور می شوند با شرایط مختلف، برای خود سهمی از بازار را تصاحب کنند و از آنجایی که بازار داخلی قابل گسترش نیست، این موضوع از یک سو رقابت های ناسالمی در بازار دارویی کشور ایجاد می کند که واقعا برخی از شرکت ها را برای ادامه ی کار به شدت دچار مشکل می کند و از سوی دیگر شرکت ها را با مشکلات مالی مواجه می سازد. اکثر این کارخانجات داروسازی که محصولات معمولی ای تولید می کنند که تعدد تولید کننده دارند، الان در زمینه فروش آن محصولات در بازار دچار مشکل هستند

آیا مجوزهایی که دولت صادر کرده، در تعدد این شرکت ها تاثیر داشته است؟

شرکت های داروسازی ما، فقط بازار داخل کشور را دیده اند و حتی برای تصاحب این بازار، حاضر به نوآوری هم نشده اند. یعنی رفته اند و همان تولیدات معمول را انجام داده اند. در واقع به جای اینکه روی محصولات جدید تمرکز کنند و کار کنند، همه رفته اند و بازار داخلی را رصد کرده اند که در حال حاضر چه محصولاتی در بازار موفق است و خواستند یک سهمی از بازار موجود را بگیرند. همین موضوع باعث شده که الان میبینیم تعداد زیادی کارخانه هستند که همه محصولات مشابه هم تولید می کنند و با شرایط یکسان در بازار حضور دارند و مجبور شده اند برای سهمگیری از بازار داخلی، با هم رقابت کنند. در این خصوص سیاستگذاران و بازیگران دارویی کشور باید، هوشمندانه تر برنامه ریزی و آینده نگری می کردند.

آیا تولید تحت لیسانس می تواند مسیر صادرات را تقویت کند؟

من فکر می کنم تولید تحت لیسانس، البته با رعایت شرایطی، می تواند برای وضعیت شرکت های داروسازی کشور ما بسیار مفید و تحول آفرین باشد. در واقع یکی از راه های نجات صنعت داروسازی کشور، بهره برداری صحیح از ظرفیت تولید تحت لیسانس است. کمپانی های برتر دنیا که دانش بیشتری از ما دارند، طبیعتا در زمینه های مختلف میتوانند موجب ارتقای توانمندی های داخلی شوند و راه را برای صادرات دارویی کشور هموار کنند

واقعیت این است که این موضوع صرفا به بحث دانش فنی داروسازی یا ماشین آلات تولید محدود نمی شود. دانش مدیریت، مارکتینگ، استانداردسازی، کاهش هزینه ها و ده ها موضوع دیگر می تواند در کنش و واکنش هایی که در طول تولید تحت لیسانس اتفاق می افتد، بهینه شود. حتی فرهنگ سازمانی شرکت های داروسازی ما، نیز بهبود پیدا می کند. من چون قبلا با کمپانی های قوی جهانی کار کرده ام، وقتی نتایج را مرور می کنم، می بینم  که در طول مدت همکاری، دیدگاههای خیلی خوب و جدیدی را به مجموعه ها اضافه می کنند که نتیجه نهایی آن، ارتقای توانمندی های داخلی ما است و اینکه بتوانیم محصولات هم تراز جهانی را تولید کنیم.

چه نکاتی بهنگام عقد قراردادهای تولید تحت لیسانس باید مدنظر باشد؟

نکته اول این است که ما در زمینه محصولات فعلی و عمومی ای که داریم، به ان دانش کافی دست پیدا کرده ایم. به خوبی و حتی هم تراز با کمپانی های خارجی می توانیم تولید کنیم. بنابراین نقطه ای که ما نیاز به تولید تحت لیسانس داریم، در خصوص داروهای جدید است.

نکته دوم این است که کمپانی مورد نظر باید جزء کمپانی های خوب آن حوزه باشد، نه اینکه به سراغ کمپانی های هم تراز خودمان برویم

بنابراین تولید تحت لیسانس می تواند راهی برای توسعه صنعت داروسازی در کشور باشد، به شرطی که کمپانی ها، کمپانی های خوب جهانی باشند و محصولات هم محصولات جدید باشند. اگر بخواهیم محصولات فعلی خودمان را بیاوریم و این کار ار انجام بدهیم به نظر من ما به جز اینکه این سهم بازار های خودمان را از دست بدهیم، خیلی نمیتوانیم چیز جدیدی به دست بیاوریم.

نکته سوم اینکه طبیعی است که کمپانی های خارجی هم، این موضوع در شرایطی برایشان جذابیت دارد که منافع ایشان هم تامین شود. بنابراین باید از تنگ نظری ها دوری کنیم و در سیاستگذاری های کلان دولت، یکسری مشوق ها برای این شرکت ها درنظر گرفته شود

طبیعتا یکی از این مشوق ها میتواند همین کسب سهم بازار برای محصولات تولیدی باشد. ما  چند موردی هم که از قبل تولید محصولات تحت لیسانس داریم، در شرایطی بوده که برای آن محصول جدید که تولیدکننده ای در کشور نداشتیم، یک سهم بازاری برای تولید تحت لایسنس دادیم و آن محصول را در کشورمان تولید کردند.

 به دنبال آن هم بواسطه انتقال دانشی که در حوزه های مختلف صورت گرفت، تولید کننده های داخلی، محصولات دیگری را توانستند تولید کنند. حتی محصولات مشابه آن هم بعدا توسط سایر تولیدهای داخلی، تولید شد.

آیا حد و مرزی برای کیفیت تولید دارو وجود دارد؟

تجربه من در همکاری با شرکت های برتر دنیا نظیررشنشان می دهد که در حوزه ی تولید دارو، در کنار تعهدات تولید که ما باید همیشه انجام می دادیم از بابت اینکه محصولات به موقع در بازار وجود داشته باشند، توجه سیستماتیک به کیفیت بود. اگر نگاه سیستمی حاکم باشد، مسیر برای پیاده سازی استانداردهای مورد نیاز بازارهای جهانی، هموار می شود

کیفیت را باید یک مقوله ی گسترده دانست که منتهایی برایش وجود ندارد و هر روز، گامی نو در مسیر تحقق آن برداشته می شود. بنابراین در فعالیت های تولیدی، نباید به حداقل استانداردها بسنده کرد. واقعیت این است که اگر محصولی را تولید کنیم که با نمونه های خارجی بتواند رقابت کند، متقابلا ما هم می توانیم در بازارهای خارجی، با آن ها رقابت کنیم.

آیا بستن درهای واردات دارو می تواند کمکی به صادرات کشور کند؟

به هرحال رقابت، کیفیت آفرین است. نباید بازار را به گونه ای ایزوله کرد که تولیدکننده ها بی نیاز از رقابت با محصولات کیفی تر بشوند. در حوزه داروهایی که در داخل کشور تولید می شود، من با واردات حداکثر  تا ۱۰ درصد برای برند های اصلی، برای اینکه یک مقایسه یا رقابتی در بازار داخلی پیش بیاید، موافق هستم. اما در خصوص واردات با برندهای پرایویت، چنین رویکردی را نه تنها صحیح نمی دانم، بلکه موجب ازدست رفتن دستاوردهای دارویی کشور می بینم.

به نظر شما، بحث های قیمتی، در ازدست رفتن بازارهای صادراتی موثرتر بوده است یا بحث های کیفی؟

مروری بر گذشته های نه چندان دور نشان می دهد که ما قبلا به راحتی به بازار کشورهای اطراف ورود پیدا می کردیم. آنجا بیشتر بحث های قیمتی مطرح بود و ما می توانستیم سهم بازار خوبی کسب کنیم. ولی غافل از اینکه بزودی کشور هایی مثل هند و چین می آیند و با قیمت های خیلی پایین تر از ما، این بازار ها را از ما می گیرند.

و دقیقا همین اتفاق افتاد و ما چون آنجا بر فرایندهای برندسازی هم تمرکز چندانی نکرده بودیم و در داخل نیز بحث استانداردهای جدید را هم پیاده نکرده بودیم، به تدریج جایگاه خودمان را از دست دادیم. از سوی دیگر به مرور سیستم بهداشت و درمان آن کشورها استانداردهای بیشتری را طلب کردند  و ما هم چون روی ارتقای استانداردها برنامه ریزی نکرده بودیم، بنابراین نتوانستیم بازارهای از دست رفته خودمان را بازپس بگیریم و درواقع جایگاه رقبای تازه به دوران رسیده، مستحکم تر شد.

واقعیت این است که امروز متاسفانه نه خیلی بازارهای صادراتی قوی ای داریم، نه خیلی برند سازی مناسبی کرده ایم، نه استانداردهای جدید مورد تقاضای جهانیان را پیاده کرده ایم و نه خیلی توانسته ایم از داشته هایمان مراقبت و محافظت کنیم. بنابراین از زوایای مختلف در بحث صادرات دچار مشکل هستیم. پس باید هرچه زودتر برای مسائلی همچون تاخیر در مطالبات و تامین نقدینگی شرکت های داروسازی گره گشایی شود، تا توان و تمرکز مدیران و سیاستگذاران صرف توسعه صنعت داروسازی کشور شود.

 

مطالب مرتبط
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.