انرژی زیادی برای موضوعات فرعی

دکتر پیمان ترحمی، مدیر عامل شرکت داروسازی خوارزمی

  • مدیر عامل شرکت داروسازی خوارزمی است. شرکتی که خود بخشی از یک هولدینگ بزرگ است. از حدود چهارصد نفر نیروی انسانی برخوردار است و بیش از پنجاه سال سابقه دارد.
  • از لحاظ فروش، در حدود بیست تا بیست و پنجمین شرکت داروسازی کشور است و از جمله بزرگترین تأمین کنندگان قطره های خوراکی اطفال در ایران محسوب می شود.
  • وی از مدیریت بخش های مختلف شرکت های داروسازی، تجربیات گرانبهایی را گردآوری کرده و مدیریت عاملی شرکت های داروسازی آترا و همچنین کاسپین را نیز در پرونده کاری خود دارد.
  • داروسازی است که دوره MBA را در سوئیس گذرانده و اهمیت ویژه ای برای ورود به بازار کشورهای مختلف قائل است.
  • با توجه به تلاشی که برای حضور محصولات دارویی ایرانی در خارج کشور دارد، گفتگوی این شماره نشریه درمان یاب با ایشان را بر صادرات دارو متمرکز کرده ایم.

چالش ها و مشکلات در حوزه صنعت دارو در حال حاضر چیست؟

در شرایط امروز، مهمترین چالش صنایع مختلف و علی الخصوص صنعت داروسازی را در درجه ی اول باید کمبود نقدینگی و وجود دست اندازهای متوالی پیش روی تامین و حمایت سیستم بانکی دانست. بخش دیگری از چالش ها به تحریم ها مربوط می شود. علاوه بر این بحث اشباع شدن بازار و در عین حال محصولات محدود را نیز می توان برشمرد. ضمن اینکه به نام استراتژیک بودن دارو، افرادی در حوزه تصمیم گیری آن دخالت می کنند که دانشی در رابطه با آن ندارند و این موضوع دردسرهای خاص خودش را برای شرکت های داروسازی ایجاد کرده است.

بنابراین از نظر شما، دارو کالای استراتژیک نیست؟

در دوران دانشجویی به ما گفته می شد که دارو کالای سیاسی، اقتصادی و استراتژیک است. این واقعیت علم دنیاست اما در ایران و با توجه به سوابق چندساله ی مدیریتی خود ترجیح میدهم که بگویم دارو، کالای استراتژیک نیست.

استراتژیک بودن دارو موجب شده که از مصرف کننده حمایت شود ولی در حق تولید کننده اجحاف شود.

همچون قانون کار که تولید کننده را در مقابل کارگر قرار می دهد، اینجا هم تحت عنوان استراتژیک بودن، به حدی از مصرف کننده دارو حمایت می شود، که فراموش می شود که تولیدکننده ای باید بباقی بماند که دارو را تولید کند. در صورتی که استراتژیک بودن دارو باید سبب شود که تولید آن مورد حمایت قرار گیرد و در گام بعدی مصرف کننده از مواهب تولید داروی ایرانی بهره مند شود.

در سخنان خود از اشباع بازار داخلی به عنوان یک چالش صنعت داروسازی نام بردید، اگر اشباع بازار تبدیل به تهدید برای شرکت های داروسازی شده، چرا صنایع داروسازی صادرات را جدی نمی گیرند؟

تجربه نشان داده در زمانی که بازار اشباع و تنگ می شود، باید بازارهای متعدد برای محصولات ایجاد کرد و وقتی بازار داخلی اشباع شده، باید بازارهای جدید را در خارج مرزها جستجو کرد. اما موضوع این است که موفقیت پایدار در حوزه صادرات منوط به داشتن زیرساخت هایی است که متاسفانه آنچنان که باید در کشور ما فراهم نشده است. صنایع ما نیاز به GMP  دارند و در کنار ان نیاز به دانش فروش، دانش مارکتینگ و…. با ابعاد جهانی دارند. این ها نیاز به سرمایه گذاری دارد و بنابراین باز می گردیم به همان مشکل اول که تامین نقدینگی و تسهیلات بانکی بود. وقتی محدودیت نقدینگی سبب شده شرکت ها حتی برای تامین مواد اولیه خود دچار دغدغه خاطر باشند،  چطور می توان توقع داشت که امکان سرمایه گذاری بلند مدت فراهم شود؟

یعنی اگر مشکل نقدینگی برطرف شود، شرکت ها توان صادراتی خود را به نمایش خواهند گذاشت؟

ضعف درحوزه صادرات، قطعا فقط به یک معضل باز نمی گردد. مولفه های متعددی در توسعه صادرات اثرگذار هستند. همانطور که اشاره شد، در حال حاضر مهمترین معضل، نقدینگی است. اما برای رشد صادرات، نیاز به همکاری های برون مرزی و توسعه دیپلماسی اقتصادی دولت نیز هست. ارتباطات قوی و موثر، در دنیای امروز نقش مهمی ایفا می کند که متاسفانه در این زمینه ضعف های زیادی داریم. ضمن اینکه بحث برند سازی نیز موضوع حائز اهمیتی است. در موضوع برندسازی هم نیاز به دانش و تجربه در سطح جهانی داریم و هم نیاز به سرمایه گذاری های کلان تا بتوان به نحو صحیح در این زمینه موفق بود.

نقش دولت در توسعه صادرات را چه می دانید؟

در این خصوص، گفتنی ها زیاد است. شما می توانید میزان حمایت دولت ها از صادرات را از خوش قولی آن ها از پرداخت جوایز صادراتی ارزیابی کنید. اما به طور کلی نباید فراموش کرد که صادرات یک دانش است، یک توانایی است، یک مهارت است که به سادگی بدست نمی آید. بدون برنامه ریزی و آینده نگری فراهم نمی شود. و در این مسیر، دولت نقش کلیدی دارد. منظور، این نیست که کالای تولید کننده ایرانی را بگیرد و خودش وارد عرصه تصدی گری شود و صادرات کند. بلکه باید بستر سازی کند.

خوشبختانه متخصصین توانمندی در کشور حضور دارند، اما این متخصصین از بازار روز دنیا نباید جدا شوند. مشکلی که الان وجود دارد این است که عملیاتی شدن علم و دانش در عرصه سهم گیری از بازار بین المللی، موضوع پیچیده ای است که نیاز به تعامل مستمر با دنیا دارد و متاسفانه ما از این اصل، غافل شده ایم. می خواهیم همین جا در داخل کشورمان، بنشینیم و بازارهای دنیا را به سمت صنایع خودمان هدایت کنیم. واقعیت این است که چنین چیزی اتفاق نمی افتد. باید مولفه های موثر بر بازارهای بین المللی را شناسایی کرد و این موضوع نیاز به مدیرانی دارد که در عرصه بین المللی صاحب دانش و تجربه باشند. بنابراین یک نقش اساسی که دولت باید در زمینه توسعه صادرات ایفا کند، فراهم کردن بستر لازم برای بهره مندی شرکت ها از مدیران بین المللی و تقویت ارتباطات بین المللی است. مثلا تولید تحت لیسانس را در این زمینه میتوان نام برد.

بنابراین توسعه تولید تحت لیسانس را گام مثبتی در مسیر توسعه صادرات ارزیابی می کنید؟

من به این نوع از تولید بسیار اعتقاد دارم. به دلیل اینکه نه تنها باعث بالابردن کیفیت می شود، بلکه به نوعی با دانش روز دنیا هم آشنا می شویم. کسی که تولید تحت لیسانس را در پیش گرفته باشد، مجبور به رعایت بسیاری از استانداردها خواهد شد. زیرا شرکت های خارجی به دلیل اهمیتی که برای حیثیت جهانی برند خود قائل هستند، تلاش می کنند که کیفیت را قربانی موضوعات حاشیه ای نکنند و همین اجبار، باعث بالا رفتن کیفیت می شود. اگر سازمان غذا و دارو بتواند این موضوع را به درستی دنبال کند، شاهد تعدد بالای شرکتهای داروسازی با عنوان تولید تحت لیسانس هستیم. ضمن اینکه تولید تحت لیسانس از منظر دیگری نیز حائز اهمیت است و آن نیروی کار و اشتغالزایی است. اشتغالی که سبب ارتقای دانش پرسنل و ارتقای سطح توانمندی ها می شود.

در آن بحثی که راجع به نقش دولت در توسعه صادرات داشتید، نکته دیگری باقی ماند؟

یکی از چالش های صنایع داروسازی، قدیمی بودن قوانین در سازمان غذا و دارو است. واقعیت این است که قوانین این حوزه نسبت به رشد و توسعه ای که در طول این سال ها اتفاق افتاده، جامانده است. و این موضوع همچون یک دست انداز و سرعت گیر در مقابل نوآوری های شرکت ها عمل می کند. نتیجه این می شود که به مرور زمان، فرصت های بالندگی شرکت ها به دلیل سایه انداختن قوانین قدیمی بر صنعت، هدر می رود. انرژی مردان صنعت، صرف گذر از موضوعاتی می شود که در نهایت ارزش افزوده ای برای صنعت ایجاد نمی کند. دوستان شاغل در سازمان غذا و دارو نیز بدلیل حجم مسئولیتی که بر عهده دارند و مشکلاتی که به طور روزمره با آن مواجه می شوند، در این مدت نتوانسته اند قوانین را بروز رسانی کنند. بنابراین بایداعتراف کنیم که علی رغم همه تلاش هایی که صورت گرفته، فاقد قوانین پیشرو هستیم.

مثلا تنوع بسته بندی، موضوعی است که از آن غافل مانده ایم. یا اینکه در حال حاضر به دلیل مشکلات صنعت و حمایت سازمان از صنعت اجازه ی قرارداد در خارج از کشور را نمیدهند اما میتوان گفت که این موضوع میتواند کمک حال بهبود دانش شود.

بنابراین معتقدید که قوانین سازمان غذا و دارو نیاز به تغییر اساسی دارد؟

این یک اصل است که قوانین باید با توجه به نیاز زمانه تغییر کند. در حال حاضر به دلیل نقص قوانین برای موضوعات ساده باید به سازمان غذا و دارو مراجعه کرد و درباره ی مشکلات پیش رو در صنعت، ساعت ها به گفتگو نشست که طبیعتا این موضوع مشکلات بسیاری به دنبال دارد. همانطور که اشاره شد، انرژی زیادی برای موضوعات فرعی در حال صرف شدن است. بنابراین باید با همکاری نمایندگان همه ذینفعان، یک بازنگری کلی در قوانین صورت بگیرد.

فارغ از بحث صادرات، وضعیت حمایت های دولت از صنعت داروسازی را چطور می بینید؟

هرچند که در سال های اولیه ی انقلاب و دوران جنگ حمایت هایی چون تخصیص ارز و تسهیلات بانکی به سمت شرکت های داروسازی  هدایت شد ولی در این ۵ یا ۶ سال گذشته شاهد حمایت خاصی نبوده ایم. واقعیت این است که میتوانستیم بسیار بهتر از اینها باشیم اما کمبودهای زیادی را تا به حال شاهد بوده ایم که سرعت توسعه این صنعت را به شدت کاهش داده است

وجود مالیات بر ارزش افزوده بر دارو را مثبت ارزیابی می کنید یا منفی؟

سالها است که در سندیکای تولیدکنندگان دارو موضوعاتی چون ارزش افزوده در حال بحث است و آثار و تبعات آن مورد ارزیابی قرار میگیرد. در حال حاضر برای تمام اقلام ارزش افزوده پرداخت می شود اما برای دارو نمیتوانیم ارزش افزوده دریافت کنیم. این به معنای آن است که کارخانجات داروسازی، برای خرید بسیاری اقلام دیگر که برای تولید دارو مصرف می شوند ، مالیات ارزش افزوده پرداخت می کنند ولی نمی توانند آن را دریافت کنند

سیاست های سازمان غذا و دارو برای کیفی سازی تولیدات ایرانی را نتیجه بخش می بینید؟

بهرحال در طول این سال ها شاهد هستیم که کیفیت داروهای ایرانی، رو به افزایش است. این یعنی سیاست های سازمان غذا و دارو، نتیجه بخش بوده است. مروری بر وضعیت کارخانجات نشان می دهد که سازمان غذا و دارو برای کیفی سازی، فشارهایی را در نظر گرفته که ضمن رعایت حال شرکت ها، موجب بهبود کیفیت تولیدات شده است. یعنی اجازه ی نفس کشیدن به شرکت ها و همزمان فشار برای ارتقای کیفی.

برخی صاحبنظران معتقداند که تعدد شرکت های کوچک داروسازی و تولید داروهای معمولی مشابه، برای صنعت داروسازی ایران مخاطره آفرین است، نظرتان در این خصوص چیست؟

وقتی کارخانه ای با هدفی نامعلوم راه اندازی می شود، به مرور مجبور می شود برای چرخیدن چرخ اقتصادی خود، به تولید داروهای پر مصرف و معمولی رو بیاورد. بنابراین بازار داروهای معمولی، با ورود شرکت های کوچک اشباع شده و استراتژی های فروش، فشرده تر و دشوارتر و حتی شاید مفسده برانگیز شود.

به دنبال آن، با توجه به محدودبودن بازار داخلی، شرکت ها مجبور به حداقل رسانیدن هزینه ها می شوند که گاه بر کیفیت تولید هم اثرگذار است

البته بیشتر از تعدد شرکت های داروسازی، تعدد شرکت های پخش به صنعت داروسازی لطمه زده است. هرچند شرکت های پخش بزرگتر رفتار معقولی را در فضای رقابتی از خود نشان می دهند، اما شرکت های کوچکتر، باعث آسیب به تولید کنندگانی می شوند که استانداردها بالای کیفی را رعایت می کنند.

دلیل این تعدد را چه می دانید؟

عوامل مختلفی در این فرایند موثر هستند ولی نکته اساسی که این مشکل را تشدید کرده، موضوع عدم اطلاع رسانی شفاف است. اگر از تعداد کارخانه ها، تعداد محصولات، تعداد پروانه ها و…. اطلاعات صحیحی موجود باشد، شرکت های داروسازی می توانند با مطالعه روی این داشته ها درباره ی تولید خود تصمیمی گیری درستی داشته باشند.

البته به طور کلی، چالشی که در حوزه ی دارو و مکمل ها وجود دارد، عدم وجود آمار است. یعنی نمیتوان به آمارها تکیه کرد و برنامه ریزی ها را بر پایه آن استوار کرد. واقعیت این است که در چنین شرایطی آمارها کارکرد خود را از دست داده اند. حتی باید بگوییم که در حوزه ی درمان نیز آمار قابل اتکای وجود ندارد.

مطالب مرتبط
ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.